4 اسفند 1403

کلئوپاترا : زندگینامه آخرین فرعون مصر

1 min read
کلئو پاترا
کلئوپاترا آخرین فرعون مصر باستان بود

کلئوپاترا هفتم، که اغلب به سادگی «کلئوپاترا» نامیده می‌شود، آخرین مورد از سلسله فرمانروایی به نام بطلمیوسیان بود که نزدیک به 300 سال بر مصر باستان حکومت کردند. کلئوپاترا بر امپراتوری حکومت می کرد که شامل مصر، قبرس، بخشی از لیبی امروزی و سایر مناطق در خاورمیانه بود.

تصویرهای مدرن کلئوپاترا هفتم او را زنی با زیبایی ظاهری و مهارت های فریبنده نشان می دهد – در واقع، درگیری های عاشقانه او با  جولیوس سزار و مارک آنتونی برای قرن ها در هنر، موسیقی و ادبیات جاودانه شده است. با این حال، تعدادی از سوابق باستانی، و تحقیقات تاریخی، داستان متفاوتی را بیان می کنند. این سوابق، کلئوپاترا را به عنوان یک فرعون زن باهوش، چند زبانه توصیف می‌کنند که حق خود را برای حکومت بر مصر و سایر سرزمین‌ها تأیید کرده است.

همانطور که می گویند “زیبایی خود او به خودی خود کاملاً غیرقابل قیاس نبود، و نه آن گونه که کسانی را که او را می دیدند شگفت زده می کرد؛ اما تعامل با او گیرا بود و ظاهرش همراه با قانع کننده بودن در بحث پلوتارک، فیلسوفی که در سال‌های 46-120 پس از میلاد زندگی می‌کرد (ترجمه پرودنس جونز) می‌نویسد: و شخصیت او که با هر تبادلی همراه بود، محرک بود.

او ملکه مصر، کورنه و قبرس، وارث سلسله طولانی و پرافتخار بطلمیوس بود… زنی پرشور اما در عین حال بسیار زیرک که بر روم مانور داده بود – و دوباره روی روم مانور می داد – تا منافع میراث بطلمیوسی را پیش ببرد.”

کلئوپاترا که بود؟

کلئوپاترا که بود؟

کلئوپاترا در سال 69 قبل از میلاد در یک سلسله سلطنتی آشفته به دنیا آمد. بطلمیوسها از یک ژنرال مقدونی بودند که در زمان  اسکندر مقدونی خدمت کرده بود . اگرچه آنها نزدیک به سه قرن بر مصر حکومت کرده بودند، پادشاهی آنها تحت تأثیر قدرت روم قرار گرفت و اختلافات داخلی زیادی وجود داشت که در نهایت منجر به جنگ کلئوپاترا با برادر خود شد.

کلئوپاترا دختر بطلمیوس دوازدهم و مادری بود که هویت او را نمی دانیم. بطلمیوس دوازدهم (حکومت 80-58 قبل از میلاد) تحت فشار زیادی از سوی رومیان بود و برای حفظ قدرت تلاش می کرد.

سالی آن اشتون، نگهبان فیتزویلیام دانشگاه کمبریج می نویسد: «بطلمیوس دوازدهم به شدت به رومیان وابسته بود و از آنجایی که «دوستی» آنها بر اقتصاد مصر فشار بیشتری وارد می کرد، حکومت او تحت نظارت فزاینده ای از سوی نخبگان مصری قرار گرفت. موزه، در کتاب خود “کلئوپاترا و مصر” (انتشارات بلکول، 2008). در سال 58 قبل از میلاد، بطلمیوس دوازدهم تبعید شد و زنی به نام «کلئوپاترا تریفنا» (کلئوپاترای متفاوت) فرمانروای مصر شد و مدتی بعد مرد. جانشین او زن دیگری به نام برنیس چهارم شد.

در سال 55 قبل از میلاد، با حمایت رومیان، بطلمیوس دوازدهم دوباره بر تخت سلطنت نشست و دختر 17 ساله خود کلئوپاترا هفتم را به عنوان هم فرمانروای خود گرفت. پس از مرگ پادشاه در سال 51 قبل از میلاد، وصیت نامه او می گفت که کلئوپاترا باید تاج و تخت را با برادر (و شوهر) خود بطلمیوس سیزدهم تقسیم کند.

بطلمیوس سیزدهم و مشاورانش از تصدیق این ترتیب امتناع ورزیدند و درگیری بین آنها در گرفت و کلئوپاترا مجبور به فرار از کاخ سلطنتی شد. این ژولیوس سزار بود که به کلئوپاترا کمک کرد تا تاج و تخت خود را به دست آورد.

سزار و کلئوپاترا

سزار و کلئوپاترا

سزار حدود 30 سال از کلئوپاترا بزرگتر بود و ورود او به مصر اتفاقی بود. او در حال جنگ داخلی علیه ژنرال رومی پومپیوس بود.

پس از شکست‌های پیاپی، پومپیوس در سال 48 قبل از میلاد به مصر گریخت و امیدوار بود از بطلمیوس سیزدهم حمایت کند. فرعون جوان تصمیم گرفت که پومپیه بیش از ارزش او دردسر دارد و او را اعدام کرد.

هنگامی که سزار با تعداد کمی از سربازان در اسکندریه فرود آمد، سر پومپیوس به او اهدا شد – چیزی که گفته می شود او از آن ناراضی است. سزار به دلایلی تصمیم گرفت در مصر بماند و به اختلاف بین بطلمیوس سیزدهم و کلئوپاترا بپردازد. این می تواند به این دلیل باشد که رم برای ذخایر غلات خود به مصر وابسته بود و سزار مصر باثبات را به نفع رم می دانست.

بطلمیوس سیزدهم سعی کرد سزار را متقاعد کند که او را به عنوان حاکم انحصاری مصر بشناسد و کلئوپاترا را از دیدن او منع کرد. با این حال، کلئوپاترا موفق شد مخفیانه وارد قصر اسکندریه شود و با موفقیت به سزار رسیدگی کند، چیزی که بطلمیوس سیزدهم را شگفت زده و خشمگین کرد. 

به گفته پلوتارک، او خود را به داخل قصر قاچاق کرده بود که در یک «کیف تخت» پیچیده شده بود (اگرچه گاهی اوقات به «فرش» یا «قالیچه» ترجمه می‌شود). پلوتارک می نویسد، دستیار به نام آپولودوروس «کیسه تخت را با طناب بست و به داخل خانه نزد سزار برد». این منبع بحث در میان مورخان امروزی است که آیا کلئوپاترا واقعاً به این شکل به کاخ قاچاق شده است. 

جویس تیلدسلی مصر شناس در کتاب خود به نام «کلئوپاترا، آخرین ملکه مصر» می نویسد: «بطلمیوس سیزدهم در آن شب پسری شاد به رختخواب رفته بود که مطمئن بود خواهرش که در پلوسیوم گرفتار شده بود، نمی تواند پرونده خود را در برابر سزار مطرح کند. (کتابهای پروفایل، 2008).

تایلدزلی می نویسد: “او صبح روز بعد از خواب بیدار شد و متوجه شد که خواهرش به نحوی به قصر رسیده است. او از قبل صمیمی ترین رابطه را با سزار داشت و توانست او را متقاعد کند که از آرمان خود حمایت کند.”

طاقت یک پسر سیزده ساله بیش از حد بود. با عجله از کاخ، شمش را پاره کرد و در یک نمایش عمومی از خشم به خوبی سازماندهی شده، جمعیت به قصد حمله به کاخ به جلو رفتند. با این حال، “سزار نمی ترسید. قبل از یک مجلس رسمی، وصیت نامه (بطلمیوس دوازدهم) را خواند و روشن کرد که انتظار داشت برادر و خواهر بزرگتر با هم بر مصر حکومت کنند.”

سزار کلئوپاترا را نجات داد و او را به قدرت بازگرداند. این دو با هم صمیمی شدند و صاحب پسری به نام سزاریون شدند (اگرچه سزار هرگز فرزند خود را نپذیرفت). بطلمیوس سیزدهم در یک شورش ناموفق در سال 47 قبل از میلاد درگذشت و بطلمیوس چهاردهم، برادر کوچکتر او و کلئوپاترا، که در نهایت کلئوپاترا او را می‌کشت، به عنوان هم فرمانروایی جایگزین او شد. 

مادر بودن پسر سزار به کلئوپاترا قدرت بیشتری بخشید و کودک در نهایت فرمانروای کلئوپاترا شد.

«کلئوپاترا هفتم با داشتن پسری در کنارش، می‌توانست هر فکری را که ممکن بود در مورد پذیرش نقش یک پادشاه زن داشته باشد کنار بگذارد و به جای آن یک هویت جدید قدرتمند به‌عنوان یک مادر نیمه الهی ایجاد کند: هویتی که از مزیت بزرگ بودن برخوردار بود. تیلدسلی می نویسد که فوراً برای اتباع مصری و یونانی اش قابل تشخیص است. 

کلئوپاترا در اواخر سلطنت پدرش به الهه تبدیل شده بود. اما اکنون قرار بود او را به طور خاص با مشهورترین مادر مجرد مصر، الهه ایسیس، شناسایی کنند.

آنتونی و کلئوپاترا


با  ترور ژولیوس سزار در سال 44 قبل از میلاد در مراسم ماه مارس، کلئوپاترا خود را در موقعیتی نامناسب یافت. نویسندگان باستانی می گویند که او در زمان ترور در روم بود و به سرعت به مصر بازگشت.

جنگ داخلی بین نیروهایی به رهبری آنتونی و اکتاویان علیه کسانی که ترور سزار را سازماندهی کرده بودند در گرفت. پس از غلبه آنها، اکتاویان بر نیمه غربی جمهوری روم حکومت کرد در حالی که آنتونی کنترل شرق را در اختیار داشت. 

در ژوئیه 44 قبل از میلاد، کلئوپاترا فرمانروا و برادر کوچکترش و همسرش بطلمیوس چهاردهم را به قتل رساند و سزاریون هم فرمانروای مصر شد. در سال 41 قبل از میلاد، خواهرش آرسینوی چهارم را نیز به قتل رساند. 

در سال 41 قبل از میلاد، پس از آنتونی که قدرت را در شرق به دست گرفت، کلئوپاترا را به آسیای صغیر (ترکیه امروزی) احضار کرد تا از او بپرسد که چرا از سربازان او در حالی که با قاتلان سزار می جنگیدند، حمایت نکرد.

کلئوپاترا گفت که او ناوگانی را برای حمله به قاتلان جمع کرده بود اما نتوانست به موقع به میدان نبرد برسد.

آپیان که در قرن دوم پس از میلاد می زیسته است (ترجمه پرودنس جونز) می نویسد: «آنتونی که تحت تأثیر هوش و همچنین ظاهرش قرار گرفته بود، چنان مجذوب او شد که گویی یک پسر جوان است، اگرچه چهل ساله بود». علاقه شدیدی که آنتونی زمانی به همه چیز نشان داده بود، ناگهان کمرنگ شد؛ هر آنچه کلئوپاترا دیکته می کرد، بدون توجه به قوانین انسان یا طبیعت انجام می شد. 

آنتونی و کلئوپاترا پیوند نزدیکی برقرار کردند و سه فرزند با هم داشتند، از جمله دوقلوهای الکساندر هلیوس و کلئوپاترا سلن در سال 40 قبل از میلاد، و همچنین فرزند سوم، بطلمیوس فیلادلفوس، در 36 قبل از میلاد، آنتونی نیز از نظر سیاسی از کلئوپاترا هفتم حمایت کرد و به هرود پادشاه یهودیه دستور داد. برای واگذاری قطعات قلمرو به کلئوپاترا. 

بری اشتراوس، استاد تاریخ و آثار کلاسیک در دانشگاه کرنل، در مقاله خود می نویسد: بین سال های 40 قبل از میلاد تا 36 قبل از میلاد، روم خود را در حال جنگ با اشکانیان دید و آنتونی نیروهای رومی را در خاورمیانه رهبری کرد و کلئوپاترا برای کمک به او تدارکات فرستاد. کتاب ” جنگی که امپراتوری روم را ساخت: آنتونی، کلئوپاترا و اکتاویان در اکتیوم “ (سایمون و شوستر، 2022). 

آنتونی علیرغم داشتن فرزندانی از کلئوپاترا، هنوز به طور قانونی با اکتاویا، خواهر اکتاویان ازدواج کرده بود. در سال 35 قبل از میلاد، اکتاویا، که جدا از آنتونی زندگی می کرد، به اسکندریه رسید، اما آنتونی به او گفت که به رم بازگردد. اشتراوس گفت که اکتاویان از رفتار آنتونی نسبت به اکتاویا ناراحت بود و افتخاراتی به اکتاویا داده بود، چیزی که رفتار آنتونی را عمومی کرد و آن را برای او در رم ناخوشایند کرد.   

نبرد اکتیوم

نبرد اکتیوم

روابط بین آنتونی و اکتاویان به هم خورد و در سال 32 قبل از میلاد، این دو رسما وارد جنگ شدند و اکتاویان بیشتر تقصیرها را، درست یا نادرست، به گردن کلئوپاترا انداخت.

کاسیوس دیو که در سال‌های 155-235 پس از میلاد زندگی می‌کرد، نوشت: رهبران رم «به عفو و ستایش حامیان او (آنتونی) در صورتی که او را ترک کنند، رأی دادند، و آنها بی‌تردید با کلئوپاترا اعلام جنگ کردند. (ترجمه پرودنس جونز)

در “معبد بلونا، آنها تمام مراسم اعلان جنگ را طبق عرف انجام می دادند و اکتاویان به عنوان کشیش عمل می کرد. در کلام، جنگ علیه کلئوپاترا اعلام شد، اما در واقع اعلامیه آنتونی بود.”

اگرچه آنتونی از نظر عددی در خشکی برتری داشت، نبرد اکتیوم در دریا و در نهایت با درگیری در نزدیکی آکتیوم در سال 31 قبل از میلاد در دریای ایونی تعیین شد.

 نویسندگان باستان می گویند در حالی که کشتی های آنتونی سنگین تر بودند و می توانستند سربازان بیشتری را در خود جای دهند، کشتی های اکتاویان به رهبری ژنرال آگریپا می توانستند بهتر مانور دهند و خدمه باتجربه تری داشتند.

اشتراوس گفت، قبل از نبرد، نیروهای اکتاویان متون، شهری در یونان را که به عنوان پایگاه تدارکاتی مهم برای نیروهای آنتونی و کلئوپاترا بود، تصرف کردند.

 این امر مشکلاتی را برای تامین مجدد ناوگان آنتونی و کلئوپاترا ایجاد کرد. به عنوان مثال، برخی از مشاوران ارشد آنتونی فرار کردند و او کمبود پاروزن داشت، اشتراوس نوشت. 

اشتراوس نوشت: کمبود نیروی انسانی و تدارکات به این معنی بود که آنتونی مجبور بود برخی از کشتی‌های خود را قبل از شروع نبرد بسوزاند. 2، 31 ق.م 

آنچه در طول نبرد اتفاق افتاد کاملاً روشن نیست. اشتراوس نوشت، از آنچه از سوابق می توان به دست آورد، ناوگان اکتاویان از تحرک برتر خود برای ازدحام بخشی از ناوگان آنتونی و کلئوپاترا استفاده کرد. 

در همین حال، به دلیل کمبود پاروزن‌ها و تدارکات (که به این معنی بود که پاروزنانی که داشتند دچار سوء تغذیه بودند)، کشتی‌های آنتونی و کلئوپاترا برای انجام حملات رمینگ موفق تلاش کردند. 

منابع باستانی ادعا می کنند که در یک نقطه کلئوپاترا از نبرد فرار کرد و آنتونی به زودی ناوگان را شکست داد.

مرگ کلئوپاترا

مرگ کلئوپاترا

این نبرد سرنوشت آنتونی و کلئوپاترا را رقم زد. با تسلط اکتاویان بر دریا، او نیروهایی را در مصر پیاده کرد و به اسکندریه، پایتخت مصر لشکر کشید. اگرچه آنتونی موفق شد در یک نبرد جزئی در خشکی پیروز شود، او و کلئوپاترا اساساً به دام افتادند.

آنتونی که به دروغ شنید که کلئوپاترا خود را کشته است، تصمیم گرفت خود را بکشد. به گفته پلوتارک، آنتونی در مورد کلئوپاترا گفته است که “من این بی تو بودن را نمی خواهم ، زیرا به یکباره همان جایی می شوم که تو هستی، اما اینکه من به عنوان یک فرمانده از یک زن پست تر هستم، من را آزار می دهد. او در کمال شجاعت خود را با چاقو زد، اگرچه بلافاصله نمرد. در عوض، او را مجروح یافتند و به کلئوپاترا بردند، جایی که او در کنار او خواهد مرد.

«وقتی او را در مقبره پذیرفت و روی کاناپه گذاشت، لباسش را پاره کرد، سینه‌اش را زد و با دستانش آن را خراشید، صورتش را با خونش پوشاند و او را شوهر و ارباب خود خواند و نزدیک بود او را فراموش کند. پلوتارک می نویسد که بدبختی های خود را می سوزاند.

وقتی اکتاویان وارد شهر شد، کلئوپاترا سعی کرد با او استدلال کند. با این حال، آشکار شد که او را به رم برده و به عنوان نوعی غنائم جنگی رژه می‌رفتند، سرنوشتی که برای او غیرقابل تحمل بود.

پس از دو تلاش ناموفق برای خودکشی، “او طبق معمول خود را در غنی ترین لباس خود پوشید و خود را در کنار آنتونی خود در یک تابوت پر از عطرهای معطر قرار داد. سپس مارها را در رگ های خود گذاشت و به مرگ فرو رفت. فلوروس در قرن دوم پس از میلاد (ترجمه پرودنس جونز) نوشت.

مورخان باستانی سوئتونیوس (که از سال 69 تا 122 پس از میلاد می زیست) و پلوتارک (46 تا 120 پس از میلاد) هر دو ادعا کردند که آنتونی و کلئوپاترا با هم در داخل یک مقبره دفن شده اند. پلوتارک نوشت که اکتاویان دستور داد که “جسد کلئوپاترا باید با بدن آنتونی به شکلی باشکوه و سلطنتی دفن شود” (ترجمه برنادوت پرین). 

مقبره و اجساد کلئوپاترا و آنتونی هرگز پیدا نشده است و منابع به Live Science گفته اند که هر چیزی که از آنها باقی مانده است احتمالاً زیر آب یا زیر سازه های مدرن در اسکندریه است.  

در حالی که گزارش‌های رسانه‌ها ادعاهایی را توصیف کرده‌اند که ممکن است مقبره در محل تاپوسیریس مگنا، که در حدود 31 مایلی (50 کیلومتری) غرب اسکندریه قرار دارد، باشد، بیشتر محققان به Live Science گفتند که با این ایده موافق نیستند. با این حال، یافته‌های جالب دیگر در تاپوسیریس مگنا، شامل یک انبار سکه است که تصویر کلئوپاترا هفتم را در خود دارد. 

سرنوشت فرزندان کلئوپاترا

فرزندان کلئوپاترا

اکتاویان سزاریون را به قتل رساند اما جان سه فرزند کلئوپاترا را از آنتونی نجات داد. آنها برای زندگی با اکتاویا فرستاده شدند.

در حالی که به سه کودک اجازه داده شد زندگی کنند، دو بزرگ‌ترین بچه‌ها باید در “پیروزی” اکتاویان در رم شرکت می‌کردند، جایی که آنها همراه با مجسمه مادر مرده‌شان رژه رفتند.

 از دیگر ویژگی‌ها، تمثال کلئوپاترا مرده بر روی کاناپه حمل می‌شد، به طوری که او نیز به همراه سایر اسیران و فرزندانش، اسکندر، که هلیوس نیز نامیده می‌شود، و کلئوپاترا، که سلن نیز نامیده می‌شود. کاسیوس دیو نوشت. 

دو تن از فرزندان، الکساندر هلیوس و بطلمیوس فیلادلفوس، در کودکی مردند. در حالی که فرزند سوم، کلئوپاترا سلن، جان سالم به در برد و با جوبا دوم، یکی از دستیاران اکتاویان که فرمانروای نومیدیا، پادشاهی مشتری روم در شمال غربی آفریقا در منطقه ای بود، ازدواج کرد. اکنون الجزایر او هنر مصری و همچنین زبان و فرهنگ یونانی را به آن پادشاهی آورد.

آیا کلئوپاترا آخرین فرعون مصر بود؟


اگرچه کلئوپاترا را اغلب آخرین فراعنه مصر می دانند، اما از روی کتیبه ها و هنرهای باستانی می دانیم که کاهنان مصر این را باور نداشتند.

در سال 2010، محققان گزارش دادند که سنگی که در معبد ایزیس در فیله در سال 29 قبل از میلاد ساخته شده است، نام اکتاویان را در یک کارتوش نوشته شده است، افتخاری که برای یک فرعون محفوظ است. امپراتورهای آینده روم (مانند کلودیوس) نیز به عنوان فراعنه در مصر به تصویر کشیده می شوند.

اگرچه کلئوپاترا مرده بود و سلسله او به پایان رسیده بود، کشیش های مصری حاضر نشدند این ایده را که مصر یک فرعون به عنوان حاکم دارد، کنار بگذارند. حتی اگر این کشور به عنوان یک استان در امپراتوری روم ادغام شود  .

مارتینا میناس-نرپل، یکی از خوانندگان دانشگاه سوانسی، در مصاحبه ای که  منتشر شد، گفت: «(کشیش ها) باید یک فرعون بازیگر داشته باشند، و تنها فرعون بازیگر (ممکن) تحت رهبری اکتاویان، اکتاویان بود. در روزنامه ایندیپندنت کاهنان نیاز داشتند که او را به عنوان یک فرعون ببینند، در غیر این صورت، درک آنها از جهان از بین می رفت.

آیا کلئوپاترا سیاه پوست بود؟

کلئوپاترا هفتم

محققان از ظاهر کلئوپاترا مطمئن نیستند و این سوال که آیا او سیاه پوست بود یا نه، یک سوال باز است. هویت مادر و مادربزرگ پدری کلئوپاترا نامشخص است.

کلئوپاترا البته تا حدودی یونانی بود. اما باید به این نکته نیز توجه داشت که این پیشنهاد که او بخشی از آفریقا بود تنها بر اساس خیال پردازی واهی نیست، بلکه بر اساس این واقعیت است که ما هویت مادر بطلمیوس دوازدهم (پدر کلئوپاترا) را نمی دانیم. ” سالی آن اشتون در کتاب خود می نویسد. 

اخیراً موضوع قومیت و رنگ پوست کلئوپاترا در اخبار مطرح شده است زیرا گال گدوت بازیگر اسرائیلی برای بازی در فیلمی از او انتخاب شده است.

 برخی از مردم خواستار این هستند که بازیگری که پوست تیره تری دارد به جای آن انتخاب شود. و برخی نیز خواستار بازیگری مصری برای ایفای نقش ملکه هستند. 

Designed by Mehdi Shabrangi | Newsphere by AF themes.